سفارش تبلیغ
صبا ویژن
من خدا هستم
طمع کشاننده به هلاکت است و نارهاننده ، و ضامنى است حق ضمانت نگزارنده ، و بسا نوشنده که گلویش بگیرد و پیش از سیراب شدن بمیرد ، و ارزش چیزى که بر سر آن همچشمى کنند هر چند بیشتر بود مصیبت از دست دادنش بزرگتر بود ، و آرزوها دیده بصیرت را کور سازد و بخت سوى آن کس که در پى آن نبود تازد . [نهج البلاغه]

!   جام زهر

سلام

امروز روز شهادت بزرگ مردیه که به زور جام زهر رو بهش نوشاندند

وقتی می ری تو خیابون یه حس غم انگیز بهت دست می ده و مروارید اشک تو چشمات جمع می شه که بعضیا می زارن روی کویر خشکیده صورتشون جاری بشه و بعضی ها هم مثل من به هر دلیل نمی زارن کویر چهره شون آبیاری بشه

خیلی برام جالب بود که وقتی توی خیابون به چشم ها نگاه می کردم می دیدم همه اشک آلود و چهره ها همه پر از غم

چه حس عجیبی

اما نمی دونم چی شد که به یاد یه بزرگ مرد دیگه افتادم که اونم از فرزندان حضرت فاطمه(س) بود و به اون هم جام زهر نوشاندند اما چرا کسی از اون یادی نمی کنه؟! چرا همون هایی که خودشون رو پیرو خط اون می دونند نمیان جواب بدن که چرا جام زهر رو به خوردش دادن؟؟!!

فعلا



  • کلمات کلیدی : جام زهر
  • ¤ ت.تنهایی | دوشنبه 88/11/26 ::  ساعت 5:35 عصر

    ?  نوشته های دیگران []

    !   فصل جدید

    سلام دوباره

    خب 22 بهمن هم که تموم شد و دیدیم که اتفاقی نیفتاد و حالا باید فصل جدیدی رو آغاز کنیم

    ما هم تصمیم داریم توی این وبلاگ تغییراتی رو ایجاد کنیم که به زودی خواهید دید

    و اما قولی که داده بودم:

    بهترین کمک بر کار و عمل، کوتاهی آرزو و امل است

    امام علی علیه السلام

    فعلا



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ ت.تنهایی | دوشنبه 88/11/26 ::  ساعت 12:23 صبح

    ?  نوشته های دیگران []

    !   22بهمن

    سلام

    خب

    22 بهمن نزدیکه و از گوشه کنار خبرایی به گوش می رسه که گویا دوباره قراره اتفاقایی بیفته

    اما اقا جون بیایید بی خیال شیم ما رو چه به درگیری

    دیگه نمی دونم چی کار باید بکنم

    از یک ماه هم می گذره که این وبلاگ رو ساختم اما می بینم که هیچ خبری نیست

    نمی دونم باید خوشحال باشم که ناامیدی تو کارم نیست یا ناراحت

    شاید اگه کسی دیگه جای من بود تا حالا جا زده بود و بی خیال شده بود

    بابا یه نظر بدین دیگه

    اصلا بگین پاشو برو این وبلاگ به درد نخورت رو جمع کن

    ولی از این بگذریم

    اخرین کلام که طبق قرار قبلی قرار بود یه نکته باشه

    اون نکته اینه:

    ظالم و کسی که در ظلم به او کمک کنه و کسی که به ظلم راضی باشه با هم برابرند

    اینم یه حدیث بود برای شما

    خیلی به حدیث بودنش گیر ندین فقط به مطلب فکر کنین

    فعلا

    خداحافظ



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ ت.تنهایی | جمعه 88/11/16 ::  ساعت 11:53 عصر

    ?  نوشته های دیگران []

    !   بعد از امتحان

    خب دوباره سلام

    اول از همه یه عذرخواهی به خاطر این که هفته قبل نتونستم پستی بذارم

    و حالا حرف خودمون

    خب امتحانا هم تموم شد و حالا چه خوب و چه بد نیمه دوم سال شروع شد

    یه سوال:

    این امتحانا چه نتیجه ای براتون داشت؟

    یا چه ایده ای بهتون داد؟

    و اما نکته این که

    یادمون باشه اگه امتحانا رو خوب دادیم به خودمون مغرور نشیم و به قول قرآنیش سرمست نشیم

    و اگه هم امتحانا رو بد دادیم دیگه هر چی بوده تموم شده دیگه نباید تأسف زیادی بیخوریم البته نه این که تأسف نخوریم؛ تأسف بخوریم اما این تأسف خوردن باعث ناامیدیمون نشه

    حالا بذار آیه اش رو هم بنویسم:

    لکیلا تأسوا علی مافاتکم و لا تفرحوا بما ءاتاکم و الله لایحب کل مختال فخور   (سوره حدید آیه 23)

    خب دیگه این برای این دفعه کافیه

    خداحافظ



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ ت.تنهایی | سه شنبه 88/11/6 ::  ساعت 2:11 عصر

    ?  نوشته های دیگران []


    !   لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    طراح قالب: پارسی بلاگ